دختری در قطار یک رمان جنایی جذاب اثری از پائولا هاوکینز با پیچشهای داستانی هیجانانگیز هستش که از نگاه سه شخصیت راشل(ریچل)، مگان و آنا در دنیای کاملا امروزی و با رویکردی جذاب روایت میشه تا شما رو لحظه به لحظه در فضای جنایی خودش غرق کرده و با دقتی مثال زدنی، در نیمه دوم کتاب یک هیجان مثال زدنی رو به روح شما تزریق کنه.
وقتی شنیدم یک کتاب موفق شده تا رکورد فروش هری پاتر رو جابجا کنه، بلافاصله وارد لیست کتابهایی شد که باید خونده بشن. قطعا اگر سرچی با همین نام در سایتهای مختلف بکنید اطلاعات جالبی پیدا خواهید کرد اما جذابیت این کتاب برای من، فارغ از هیجان کاملا جنایی اون، خلق شخصیتهایی بود که کاملا منطبق با دنیای واقعی خودمون هستند که هیچ برداشت قهرمانگونه یا غیرواقعی از اونها نخواهید کرد. این کتاب داستان سه شخصیت راشل(ریچل)، مگان و آنا رو از زبان هرکدوم از اونها به تصویر میکشه، و شما رو وارد دنیای هرکدوم از شخصیتها، تیپهای شخصیتی اونها و نوع نگاهشون به دنیای اطراف میکنه که به دلیل علاقهم به دنیای شخصیتها، برای من بسیار جذاب بود و پائولا هاوکینز کاملا از عهده شخصیتپردازی اونها سربلند بیرون اومده.

وقتی درباره داستان یک فیلم یا کتاب (هرچند جزئی) در وبلاگ، وبسایت یا هرجایی میخونم، اون فیلم یا کتاب به راحتی بخش زیادی از جذابیتش رو برام از دست میده بنابراین (برخلاف برخی از سایتها که به عنوان خلاصه، کل داستان اصلی رو برای شما فاش میکنن) خودم قصد ندارم خلاصهای از داستان رو به کسی انتقال بدم و بهتره لذت کشف داستان بر عهده خواننده کتاب باقی بمونه.
اما یکی از جذابترین قسمتهای این کتاب، روند غیر خطی و پیچشهای داستانی منحصربفرد اون هستش که هربار احساس خستگی از روند داستان میکنید، بلافاصله یک پیچش داستانی نسبتا غیرمنتظره به شما تزریق خواهد شد و باعث میشه نیمه دوم کتاب دقیقا مثل یک فیلم در ذهن شما تداعی بشه و شما رو بدون هیچگونه استراحتی تا انتها همراهی کنه.